اسطوره ها يا باورهاي درست و نادرست در مورد ازدواج

تاریخ انتشار : ۰۹ فروردین ۱۳۹۸ تعداد بازدید: 5013

این مقاله به بررسی اسطوره‌ها و باورهای رایج در مورد ازدواج می‌پردازد، با تمرکز بر اینکه کدام یک از این باورها پایه و اساس درستی دارند و کدام یک به اشتباه در جامعه پذیرفته شده‌اند. در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف، ازدواج همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی مورد توجه بوده است و به همراه خود افسانه‌ها و باورهایی را به وجود آورده که گاهی می‌توانند تأثیرات عمیقی بر زندگی زوج‌ها بگذارند. هدف از این مقاله، تشخیص صحیح و نادرست این باورهاست تا به افراد کمک کند که با دیدگاهی واقع‌بینانه‌تر و علمی‌تر به ازدواج نزدیک شوند و از تصمیم‌گیری‌های اشتباه که ممکن است بر اساس این باورهای نادرست باشد، اجتناب کنند.

اسطوره های ازدورج

ازدواج باعث درمان مشكلات رواني است

بعضي ازمردم به اشتباه تصورمي كنند ازدواج مي تواند مشكلات وبيماري هاي رواني را درمان كند. اين باور به شدت اشتباه است هيچ يك از بيماري هاي رواني با ازدواج درمان نمي شوند. ازدواج شفا نيست .

ازدواج باعث افزايش مسئوليت پذيري مي شود.

. در اين رابطه بايد دانست ازدواج وسيله اي براي تغيير رفتار در انسان نيست. پس از ازدواج براي مدتي فرد دچار عدم تعادل مي شود و مسلم است فردي كه از قبل مشكل داشته اين مشكلش بدتر مي شود. پس به ياد داشته باشيد ازدواج نه تنها درمان كننده ،‌شفا دهنده و وسيله اي براي تغيير و بهبود رفتار نيست، بلكه در ابتدا باعث ايجاد مشكلاتي در سازگاري با شرايط وامكانات نيز مي شود.

عشق به تنهايي كافي است

در بسياري از موارد افرادي كه مرتب از عشق صحبت مي كنند اصلا معني واقعي و حقيقي اين احساس را نمي دانند. آن چه آنها به عنوان عشق به كار مي برند يك احساس عاطفي مثبت و شديد نسبت به يك شخص خاصي است كه حتي در بسياري از موارد نمي دانند چرا و به چه دليل چنين احساس  شديدي دارند. در بسياري از موارد حتي نمي دانند چه احساسي دارند. معمولا در چنين مواقعي همراه اين احساس يك وابستگي بسيار شديد نسبت به طرف مقابل نيز و جوددارد به طوري كه در زمان عدم حضور شخص به شدت احساس تنهايي و دل تنگي مي كنند.

حقيقت آن است كه عشق به تنهايي براي ازدواج اصلا كافي نيست. ازدواج كردن براساس عشق يك تصميم گيري كاملا احساسي است. هر نوع تصميم گيري كه فقط مبتني بر احساس باشد به احتمال زياد با مشكل روبه رو خواهد بود.

عشق مال داستانهاست و در زندگي واقعي وجود ندارد

در مقابل ديدگاه افراطي بالا،‌ ديدگاه ديگري نيز وجود دارد كه منكر وجود عشق است و آن را به داستانهاو افسانه ها نسبت مي دهد. نكته مهم آن است كه عشق وجو د دارد. عشق وجود دارد و نشانه اي از رشد و بلوغ در شخصيت انسان است.

ازدواج، راهي است براي سعادتمند شدن

افرادی که چنین باوری دارند، هنگامي كه با استرس ازدواج روبه رو مي شوند بسيار واكنش هاي شديدي ازخودنشان مي دهند.  زيرا برخلاف تصور آنان نه تنها مشكلات پايان نيافته بلكه گاهي شديدتر هم مي شود. گاهي اوقات اين عده شروع به سرزنش و مقصر دانست همسر و خانواده وي مي كنند و تصور مي كنندبه علت رفتارهاي نامناسب يا ضعف آنان است كه ازدواج آنها با خوش بختي و سعادت كامل همراه نبوده است.

ازدواج، راهي براي تضمين زندگي فرزندان

بعضي از والدين تصور مي كنند ازدواج ضامن زندگي فرزندانشان است و به شدت آنها را تحت فشار مي گذارند تا ازدواج كنند. گاهي اوقات والديني كه بيمار هستند يا مسن هستند براي احساس آرامش از اينكه در صورت فوت آنها كسي از فرزندشان حمايت مي كند ،آنها راتحت فشار مي گذارند تا در هنگام زنده بودن آنها ازدواج كنند. در اين شرايط معمولا فرزند نيز براي اينكه والدينش احساس آسودگي كنند و براي پيش گيري از اينكه در آينده دچار احساس گناه  شوند، ازدواج مي كنند. اين نوع از ازدواج ها نيز ازدواج هاي احساسي هستنند زيرا اساس تصميم گيري براساس فكر و بررسي نيست بلكه براي اجتناب از احساس هاي دردناك است. معمولا،‌ اين ازدواج ها با شكست و مشكل روبه رو مي شوند.

باورهای درست و نادرست ازدواج

ازدواج، راهي براي پيشگيري از انحراف فرزندان

گاهي اوقات والدين به محض آن كه متوجه مي شوند فرزندشان تمايل يا توجه اندكي نسبت به جنس مخالف نشان مي دهد،‌ سريعا او را به سوي ازدواج سوق مي دهند. در اين موارد،‌ به تنها نكته اي كه توجه نمي شود آمادگي فرد براي ازدواج و ورود به يك زندگي است.

ازدواج، راه حلي براي فرار از مشكلات

گاهي اوقات افراد ازدواج را راهي براي فرار از مشكلات مي دانند به خصوص مشكلات خانه پدري يا راهي براي كسب استقلال. معمولا اين ازدواجها نيز به شكست ختم مي شود. زيرا،‌ تنها موردي كه به هنگام تصميم گيري براي ازدواج درنظر گرفته شده، رهايي از مشكلات فعلي بوده است نه پايه ريزي يك زندگي جديد. به همين دليل افراد به بررسي ها، دقت ها، ارزيابي ها و تفكراتي كه لازمه يك ازدواج است نمي پردازند.

ازدواج،‌ راهی برای جلب رضايت والدين

در بعضي موارد فرد آمادگي لازم براي ازدواج ندارد يا مايل به ازدواج با شخص خاصي نيست ولي به دليل اصرار والدين و جلب رضايت آنان با ازدواج با اين فرد خاص موافقت مي كند. باز هم به دليل عدم ارزيابي، بررسي، تفكر ومطالعه، اين نوع ازدواجها نيز به شكست ختم مي شود.

دوستی قبل از ازدواج تضمين كننده يک ازدواج موفق است

عده اي از دختران وپسران جوان قبل از ازدواج اقدام به برقراري دوستي با جنس مخالف مي كنندو معتقدند كه اين نوع ارتباطات زمينه ساز يك ازدواج موفقيت آميز است. آنان اين نوع دوستي ها را با زندگي پس از ازدواج يكسان دانسته و به پيچيدگي زندگي زوجين پس از ازدواج توجهي ندارند. معمولا چنين دوستي هايي اگر به ازدواج ختم شود مشكلاتي پيدا مي كند.

حالا ازدواج می كنم و بعد تغييرش می دهم

باور رايج و اشتباه ديگري كه در عده اي از مردم مشاهده مي شود اعتقاد به عوض كردن انسان هاست. در بعضي موارد افراد متوجه اختلاف فاحش و عميق خود با نفر مقابل مي شوند و در اين گونه موارد به جاي آن كه از ازدواج با اين فرد خاص منصرف شوند،‌ با تصور اين كه مي توانندانسان ديگري را تغيير بدهند به ازدواج با همان فرد مي پردازند. به ياد داشته باشيد هيچ گاه نمي توانيد فرد مقابل خودتان را تغيير دهيد.

بايد با كسي ازدواج كرد كه از همه نظر كامل باشد

عده اي از مردم بسيار كمال گرابوده و در جستجوي فردي مي باشندكه كامل باشد يعني: خوش رو و زيبا، تحصيل كرده، ‌متمول، مودب و.... به همين دليل سال ها به جستجو مي پردازند يا خواستگاران متعددي را بابت نقص ها يا ضعف هاي كوچك رد مي كنند تا به فرد ايده آل خود دست يابند. نكته مهم آن است كه هيچ انساني كامل نيست و جست جو براي يافتن چنين فردي جز هدر دادن وقت چيز ديگري به دنبال نخواهد داشت.

زن بايد وارد يك زندگي كامل شود

اگر چه بسياري از زنان به عدم تساوي حقوق زن و مرداعتراض دارند و هميشه طرفدار برابري زن ومرد مي باشند ولي در بسياري از موارد به هنگام ازدواج، دختران مايل هستند كه وارد يك زندگي كامل شوند و خواستگار داراي خانه،‌ كار،‌ درآمد، ثروت،‌ ماشين و امكانات متعدد و متنوعي باشد. واقعيت آن است كه زن و مرد در ساختن يك زندگي با يكديگرشريكند وهر دو موظفند با يكديگر زندگي خود را بسازند.

مهم این است جوان ازدواج کند

مهم اين است كه جوان ازدواج كند، بقيه  مسائل  حل است

نه تنها مهم است كه افراد ازدواج كنند بلكه مهم است كه اين ازدواج براساس دقت،‌ تامل و تفكر باشد و افراد براي زندگي مشترك و مهارت هاي لازم براي زندگي مشترك آماده شوند.

 

مشاوره پیش از ازدواج

يك ازدواج هر چندناموفق بهتر از تجرد است

بعضي از جوانان به ويژه دختراني كه سنشان بالامي رود به حدي نگران آينده خودمي شوندكه به نظرشان مي آيد كه هرنوع ازدواجي بهتراز مجرد باقي ماندن است. درست است كه ازدواج در زندگي مهم است و لي مهم است كه افرد تصميم گيري صحيحي كند. در بسياري از موارد اضطراب باعث تصميم گيري احساسي مي شود كه در اين جا احساس اصلي اضطراب است كه محور تصميم گيري است و مانند هر تصميم گيري احساسي ديگر مي تواند مشكلات زيادي را ايجاد كند. اگر اين افراد به خود فرصت دهند و بي دليل اين همه مضطرب نشوند،‌ مي توانند ازدواج سالمي داشته باشند.

چون آدمي است كه خيلي به خانواده خود اهميت مي دهد پس حتما در زندگي مشترك موفق خواهد بود.

در بعضي موارد ملاك اصلي ازدواج  اهميتي است كه فرد مقابل به خانواده خودمي دهد. بايد توجه داشت هميشه اين موضوع حكايت از يك ازدواج موفق نخواهد داشت. آن چه در مورد خانواده و روابط خانوادگي فرد مقابل مهم است و نشانه از روابط خانوادگي سالمي دارد،‌ آن است كه فرد مقابل تا چه حد مستقل از خانواده است. بسياري از افرادي كه روابط تنگاتنگي با خانواده خود دارند ممكن است بعد از ازدواج نيز به چنين روابطي ادامه دهند. مثلا پسري كه به خانواده خود بسيار رسيدگي مي كند ممكن است بعد از ازدواج هم به همان وظايف خود به همان اندازه قبل بپردازد و از وقت زندگي مشترك خودكاسته وبه خانواده قبلي خود بپردازد كه مسلما مشكلاتي ايجاد خواهد كرد.

ازدواج مي كنم و بعد طلاق مي گيرم

بعضي افراد يا به حد زيادي اضطراب دارند يا به اندازه اي ازدواج را ساده و بي ارزش مي دانندكه تصور مي كنند ضرورتي ندارد در مورد ازدواج زياد فكر كنند چون ازدواج مي كنند و در صورتي كه از ازدواج خود را ضي نبودند با طلاق از طرف مقابل جدا مي شوند. حقيقت آن است كه اين افراد به شدت از ابعاد عاطفي و احساسي ازدواج و طلاق ناآگاهند يا سعي مي كنند اهميت آنها را دست كم گرفته و مورد غفلت قراردهند. هم ازدواج و هم طلاق با احساسات و عواطف مثبت و منفي شديدي همراه است و انسان ها نمي توانند به راحتي به كسي نزديك شده و به را حتي از او جداشوند.

اگر با فلاني ازدواج كنم خوش بختم و لا غير

متاسفانه اين باور درميان جوانان بسيار شايع است كه تصور مي كنند فقط در صورت ازدواج با يك فرد خاص مي توانند خوش بخت شوند. اگر با فرد مذكور ازدواج كردند،‌ خوش بخت و اگر نتوانستند؛ با هيچ فرد ديگري نمي توانند خوش بخت شوند. اين باور بسيار اشتباه است. آن چه يك  ازدواج را موفق مي سازد،‌ پختگي،‌ مهارت و توانايي هاي ارتباطي انسان هاست. چنان چه افراد داراي اين توانايي ها باشند مي توانند در زندگي خود موفق شوند. اگر فرد نتوانست با فرد مورد علاقه خود ازدواج كند مي تواند با فرد ديگري ارتباط برقرار كند و ازدواج كند.

ازدواج یعنی خوشبختی و رفاه

ازدواج يعني خوش بختي و رفاه

بعضي از جوانان به اسطوره ازدواج يعني خوش بختي اعتقاد كامل دارند. تصور آنان از ازدواج بسيار رويايي است و تا حدي نزديك به داستان ها ي كودكان يا فيلم ها ي عاشقانه است كه آخر داستان به ازدواج ختم مي شود و ” ‌تا آخر عمر به خوبي وخوشي زندگي مي كنند“ . بسياري از جوانان ازدواج را با مراسم ازدواج لباس هاي قشنگ، پذيرايي،‌ جشن و سرور برابر مي دانند. بنابراين،‌ انتظار سختي پس از ازدواج ندارند. در اين باور هم آن چه مورد غفلت قرار گرفته است ازدواج به عنوان يك استرس است.

ازدواج يعني اسارت

بعضي افراد ديدگاه بسيار بدبينانه اي نسبت به ازدواج دارند و آن رانوعي محدود شدن آزادي هاي خود مي دانند. معمولا اين باور در ميان مردان بيشتر ديده مي شود. حقيقت آن است كه اين ديدگاه بسيار افراطي است .

اگر چه،‌ پس از ازدواج زوجين تغييراتي در برنامه خود مي دهند و برنامه زندگي آنها تغيير مي كند ولي در حدي نيست كه مجبور شوند تمام فعاليت ها و تفريحات خود را كنار بگذارند.

مهريه تعيين كننده موفقيت در ازدواج است

بعضي از خانواده ها براي پشتوانه دخترانشان سعي مي كنند مهريه هاي سنگيني براي آنان درنظر بگيرند تا زماني كه جدا شد بتواند براي خود امكاناتي تهيه كند. با اين حال، تجربه نشان داده است به هنگام بروز مشكل واحتمال جدايي معمولا مهريه كمكي به افرادنكرده است. به غيراز آن كه دربسياري از موارد فرآيند طلاق و جدايي را پيچيده ترو طولاني تر كرده است.

شايد اگر با ديگري ازدواج مي كردم موفق تر بودم

بعضي افراد كه امكان ازدواج با افراد متعددي داشته اند و به خصوص دختراني كه خواستگاران متعددي داشته اند، پس از ازدواج به ويژه هنگامي كه باهمسرشان مشكل پيدا مي كنند، اين فكر به سراغشان مي آيد كه اگر با ديگري ازدواج كرده بودند اين مشكل پيش نمي آمد. نتيجه اين فكر، احساس  حسرت و پشيماني است كه باعث مي شود فرد نسبت به زندگي مشترك دلسرد و بي علاقه شود. حقيقت آن است كه اصلا مشخص نيست اگر اين ازدواج صورت نمي گرفت و او با شخص ديگري ازدواج مي كرد چنين مشكلاتي پيش نمي آمد. اين تفكر از اساس غلط است.

زن وشوهر بايد كاملا شبيه هم باشند

بعضي از افراد تصور مي كنند كه زوجين بايد در علائق،‌ سليقه، طرز تفكر، رفتار،‌ آداب و رسوم، خواسته ها و... . كاملا شبيه يكديگر باشند و اگر تفاوتي بين زوجين وجود داشته باشد نشانه عدم موفقيت آنان در ادامه زندگي مشترك است. حقيقت آن است كه انسان ها متفاوتند. حتي  افراد دوقلوي يكسان هم با يكديگر تفاوت دارند چه رسد به دو انسان از دوجنس متفاوت و با زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي و خانوادگي كاملا متفاوت.

بنابراين، طبيعي است كه زوجين با يكديگر تفاوت داشته باشند. مهم آن است كه بدانند با اين تفاوت ها و اختلافات چگونه با يكديگر زندگي كنند كه كمتر دچار مشكل يا بحران شوند.

زن و شوهر بايد همه مسائل خود را به يكديگر بگويند

اين باوربه اندازه اي درميان مردم رواج دارد كه اگر فردي نكته اي از زندگي اش را كه تمام شده و ديگري ربطي به مسائل كنوني ندارد را اگر به طرف مقابل نگويد احساس مي كند به او خيانت كرده و احساس گناه شديدي مي كند. نكته اساسي آن كه بهتر است آن چه كه تمام شده و ربطي به زمان حال ندارد را به همسرتان نگوييدمثل آن كه به خواستگاري چه كساني رفته بوديد، چه كساني به خواستگاري شما آمده بودند،‌ با چه كساني دوست بوده ايد،‌ به چه كساني علاقه مند بوده ايد و مسائلي از اين قبيل.

شوهر بايد او را به همه خواسته هايش برساند

زن و شوهر باید کاملا شبیه هم باشند

شوهر بايد همه مشكلات همسرش را حل كند

بعضي از دختران با اين طرز فكر وارد زندگي مشترك مي شوند كه همسرشان بايد همه خواسته هاي آنان را تامين كند،‌ آنان را به آرزوها و خواسته هايشان برساند و نقش همه آدم  هاي مهم را در زندگي آنها ايفا كند. چنين انتظاراتي بسيار غير منطقي و افراطي است. زن و شوهر هر دو تلاش مي كنند تا زندگي بهتري براي يكديگر ايجاد كنند. وظايف زن و شوهر متقابل است .

زن و شوهر بايد كاملا وقتشان را با هم بگذرانند

گاهي اوقات زوجين باور دارند كه پس از ازدواج بايد كاملا تمام برنامه هاي آنها به صورت مشترك باشد و زماني را براي اوقات شخصي و خصوصي براي يكديگر قائل نيستند. اين طرز فكر اشتباه است. زن و شوهر در عين حال كه اوقاتي را با برنامه هاي مشترك و با يكديگر مي گذرانند؛ به اوقات شخصي و خصوصي نيز احتياج دارند.

به هيچ كسي نمي توان اعتماد كرد

ديدگاه بالا بسيار افراطي و ناشي از كلي سازي مسائل است. معمولا اين ديدگاه ها در اثر تجارب ناخوشايند قبلي ايجاد مي شود. معمولا اين افراد يا مستقيما تجارب ناخوشايندي در ارتباط با جنس مخالف داشته اند يا به صورت غيرمستقيم مثلا از طريق شنيدن اتفاق ناخوشايندي كه براي دوستش يا يكي از طرافيانش ايجاد شده است. نکته مهم این است که در صورت عدم احتياط،‌ دقت،‌ تامل و تفكر وارد شدن به روابط عاطفي مي تواند باعث خسارت ها و صدمات رواني شود.

چون خودم تصميم گرفتم بايد تا آخرش بروم

گاهي اوقات افراد اعتقاد دارند كه چون در زندگي تصميم به ازدواج با فرد خاصي گرفته اند تا آخر بايد به اين زندگي ادامه دهند. به خصوص اين حالت زماني ايجاد مي شود كه زن يا مرد برخلاف خواسته خانواده ازدواج كرده باشد و سپس در ازدواج خود با مشكل رو به رو شده است و تصور مي كند كه چون زماني تصميم خاصي گرفته است محكوم است كه تا آخر عمر بر اساس آن تصميم عمل كند. نكته مهم آن است كه در هر حال هر انساني حق تجديد نظر در تصميم گيري هاي خود را دارد چه درست تصميم گيري كرده باشد و چه غلط.

پدر و مادر نبايد در تصميم ما دخالت كنند ولي بايد زندگي ما را تامين كنند

عده اي ازجوانان و نوجوانان هنگامي كه تصميم به ازدواج مي گيرند به هيچ چيز جز عشق و علاقه اي كه نسبت به يك ديگر دارند و نظر خود دقت نمي كنند. آنان نظر هركسي ديگر جز خود را رد مي كنند. هنگامي كه به نحوه اداره زندگي خود مي رسند معتقدند كه اين وظيفه والدين و ديگر بزرگترهاست كه آنان را اداره كنند يا به آنان كمك كنند تا زندگي خود را اداره كنند. اين يك تناقض است. فردي كه فقط براساس نظر خود تصميم مي گيرد و در اين زمينه به استقلال خود اهميت  مي دهد، در نحوه اداره زندگي خود نيز بايد مستقل باشد و برعكس .

نبايد طرف مقابلت بفهمد كه دوستش داري چون آن وقت سوء استفاده مي كند.

چنين باورهايي هم نشان دهنده احكام كلي مي باشند كه در اثر تجربه مستقيم ياغير مستقيم افراد و به اشتباه ايجاد شده است. اين افراد نيز تجارب منفي و توام با مشكل با ديگران داشته اند و ياد گرفته اند ا‍حساسات خود را بيان نكنند چون ممكن است مورد سوء‌استفاده قرار بگيرد. نكته مهم آن است كه ابراز و بيان احساسات مثبت نه تنها به ارتباطات ما و به خصوص ازدواج صدمه نمي زند، بلكه بسيار سالم است و تضمين كننده كيفيت مثبت ازدواج مي باشند. نكته اساسي و مهم آن است كه اتفاقا بسياري از ازدواج ها به اين دليل با مشكل روبه رو مي شود كه افراد يا ياد نگرفته اند كه احساسات مثبت خود رانشان دهنديا به اشتباه يادگرفته اند كه احساسات مثبت خود را نشان ندهند.

رابطه جنسي پديده اي گناه آلود يا زشت است

به اندازه اي در مورد رابطه جنسي مطالب منفي گفته شده است كه ممكن است عده اي تصور كنند اين رابطه پديده اي مذموم و منفي است و همين موضوع بر رابطه جنسي آنان در زندگي مشتركشان اثر گذارد. واقعيت آن است كه رابطه جنسي يكي از نيازها و يكي از رفتارهاي سالم انسان ها ست. يك انسان سالم و معمولي انگيزه و رفتار جنسي را داراست و نه تنها اين پديده منفي نيست بلكه حكايت از سالم بودن يك انسان دارد.

طلاق یعنی بدبختی

طلاق يعني بدبختي

اگر چه،‌ طلاق پديده مثبت و زيبايي نيست ولي در موارد ي مفيد است. طلاق به عنوان يك راه حل ولي راه حل  آخر بسيار مناسب و مفيد است. زماني كه طرفين نمي توانند رابطه سالمي با يك ديگربرقرار كنند،‌ ممكن است كه بتوانند با ديگري  چنين رابطه اي را برقرار سازند. چرا بايد به اين رابطه ناسالم ادامه دهند ؟

هر نوع زندگي بهتر از طلاق است

اين باور بسيار در كشور ما ريشه دارد. با اين حال باور صحيحي نيست. وقتي طلاق به اين اندازه مذموم باشد طبيعي است كه افراد هر نوع زندگي را به طلاق ترجيح دهند. اين باور باعث مي شود افراد به زندگي و روابط ناسالمي ادامه دهند و در اين فضاي ناسالم فرزنداني را به وجود آورند و تربيت كنند كه در نهايت بيمارو ناتوان گردند. به اين ترتيب،‌ افراد زيادي قرباني يك باو راشتباه خواهند شد. به طور مثال، پژوهش هاي مختلف نشان داده كه در مقايسه با فرزندان خانواده هاي عادي،‌ فرزندان خانواده هايي كه در آن اعتياد وجود دارد،‌ بيشتر دچار اعتياد خواهند شد. دليل اين موضوع نيز آشفتگي ها و مشكلات زيادي است كه افراد خانواده هاي معتاد از آن رنج مي برند. در شرايطي كه معتاد مايل به ترك نباشد،‌ همسر وي مي تواند با استفاده از طلاق در شرايط مناسبي به پرورش فرزندان و رشد خود بپردازد.

كسي كه طلاق گرفته حتما آدم بدي بوده است

متاسفانه آن قدر نگرش هاي منفي نسبت به طلاق در جامعه وجود دارد كه گاهي تصور مي شود افرادي كه از طلاق استفاده كرده اند افراد مشكل دار، بيمار،‌ ناسازگار و... مي باشند. گاهي نيز تصورمي شود كه حتما يكي از طرفين قصور ورزيده كه باعث طلاق شده است . حقيقت آن است كه اين اشتباهي بيش نيست. لزوما نبايد درطلاق ها به دنبال مقصر گشت. گاهي افراد تصميم به ازدواجشان اشتباه بوده است،‌ گاهي افراد در طول زمان تغيير مي كنند و... به طوري كه ادامه زندگي آنها باعث صدمه به آنان و فرزندانشان خواهد بود. در اين مواقع استفاده ازطلاق عاقلانه است چنان  چه نتوانند تغييرديگري در زندگي خود صورت دهند. به اين ترتيب،‌  بدون اينكه كسي بد، مقصر،‌ ناسازگار و... باشد،‌ طلاق صورت مي گيرد.


اشتراک در شبکه های اجتماعی



ارسال دیدگاه


whatsapp-icon