والدین و نوجوانان در طی زندگی خانوادگی خود با مشکلات متعددی روبه رو می شوند. آنان ممکن است اختلافات مهم و جدی داشته باشند. نحوه برخورد با اختلافات بسیار مهم است. زیرا، بخشی از اختلافات طبیعی است و به کسب استقلال نوجوانان کمک می کند. از آن جایی که نوجوانان به سرعت به جوانان آینده ساز کشور تبدیل خواهند شد مهم است که بتوانند حتی در زندگی خود، در محدوده اختیارات شخصی خود، نظر بدهند، تصمیم بگیرند، از افکار خود دفاع کنند و ... . چنان چه آنان این توانایی را در سنین نوجوانی بیاموزند، قادر خواهند بود که در آینده نیز از افکار و ایده های خود دفاع کنند، تصمیم گیری های صحیحی داشته باشند و مسئولیت های شخصی خود را به درستی انجام دهند.
ولی، بعضی دیگر از اختلافات مخرب و ویرانگر اند. این نوع از اختلافات می تواند به رابطه بین والدین و نوجوانان صدمه زده و آنان را از یک دیگر دور کند. فاصله بین والدین و نوجوانان پدیده ای منفی است. زیرا، باعث می شود آنها از بسیاری از حمایت های عاطفی و روانی والدین محروم شوند و به هنگام مشورت در زمینه های مهم زندگی از والدین خود محروم شوند. همچنین، والدین نمی توانند تاثیر مثبتی که بر زندگی فرزند خود مایل اند داشته باشند را از دست دهند.
به همین دلیل مهم است که والدین و نوجوانان اختلافات و تعارض های خود را به درستی شناسایی کنند و به گونه ای به آنها بپردازند که رابطه آنها مختل نشود.
در مرکز مشاوره اندیشه مهر، به والدین و نوجوانان کمک می شود تا:
علی رغم تمام عشق و علاقه ای که والدین برای کودکان خود قائل اند، بسیاری از اوقات کودکان به درستی فهمیده و درک نمی شوند. نه این که والدین، به عمد، به کودکان توجه نمی کنند و در حق آنها کم می گذارند، بلکه به این دلیل که فهم کودکان از سوی بزرگسالان سخت است. حال، هنگامی که مشکلات زندگی والدین را هم در نظر بگیرید مانند مشکلات کاری، مشکلات با هم، باخانواده های یک دیگر، مشکلات مالی و ... می بینیم که آن قدر تحت فشار اند که گاهی ممکن است نتوانند آن طور که می خواهند به کودک شان توجه کنند. کودکان نیز به دلیل، عدم توانایی هایی که دارند ممکن است نتوانند به درستی والدین خود را مطلع کنند که نیازهایی دارند که والدین نتوانسته اند تامین کنند.
یکی از مشکلات شایع کودکان، ترس های مختلف است که در آنان شکل می گیرد. آنان ممکن است بترسند از این که در داخل یک آپارتمان کوچک به تنهایی دستشویی بروند و از مادرشان می خواهند تا زمانی که داخل دستشویی هستند، در کنار در بایستد تا ترس آنها کم شود. ممکن است تنهایی دراتاق خود نخوابند یا دوست داشته باشند که شب ها در تخت والدین شان بخوابند. اگر چه هنوز، اختلال اضطراب جدایی در آنان شکل نگرفته، ولی، آنان نیاز به تماس بیشتر با والدین خود و به خصوص مادر خود دارند. معمولاً؛ چنین مشکلاتی در کودکان منجر به رفتارهای منفی مادر می شود که از کودک انتقاد می کند که چرا به این سن رسیده کارهای شخصی اش را نمی تواند به تنهایی انجام دهد. نمونه های دیگر از چنین مشکلات کودکان و والدین عبارت اند از:
با توجه به مطالب بالا، ممکن است مشکلاتی در زندگی کودکان رخ دهد که والدین به درستی متوجه دلیل آن نشوند و در این جاست که ضروری است والدین از کمک های تخصصی بهره بگیرند.
در مرکز مشاوره اندیشه مهر، روش های صحیح ارتباط و فرزندپروری با کودکان و نوجوانان به والدین، مربیان و معلمان آموخته میشود.
گاهی اوقات والدین بدون این که بدانند یا بخواهند متوجه می شوند رفتارهای آنان منجر به کودک آزاری شده است. گاهی اوقات مادر افسرده یا والدینی که در اختلافات شدید قرار دارند یا دچار مشکلات متعددی اند بدون این که بخواهند متوجه می شوند که فشار مشکلات زندگی خود را بر سر فرزندان شان تخلیه می کنند. معمولاً، والدین تحت فشار و استرس، احتمال بیشتری دارد که کودک آزاری انجام دهند. استرس ها و فشارهایی مانند موارد زیر از شایع ترین مواردی است که در کودک آزاری ها دیده می شود:
کودک آزاری یا آزارکودکان/نوجوانان، یکی از انواع خشونت های خانگی است. بدرفتاری با کودکان عبارت است از «هر گونه برخورد بد چه جسمی و چه هیجانی با کودکان ، آزار جنسی، غفلت یا استفاده تجاری یا هر گونه بهره کشی از کودکان که باعث صدمه به سلامت، بقا یا سعادت کودک شود یا چنین احتمالی را در یک زمینه ارتباطی، اعتماد و قدرت مطرح کند» (سازمان جهانی بهداشت، 2006). به عبارت ساده تر، کودک آزری یا بدرفتاری یا آزار کودک/ نوجوان عبارت است از آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک (یعنی فرد زیر 18 سال) چه به دست والدین یا افراد دیگری که نسبت به وی مسئول هستند .
کودک آزای انواع مختلفی دارد که در این قسمت هر کدام از آنها به اختصار معرفی می گردند:
منظور از کودک آزاری جسمی، صدمات غیرتصادفی جسمی به کودک است که می تواند دامنه وسیعی داشته باشد از ایجاد خراش کوچک تا شکستگی شدید یا مرگ که در نتیجه کتک، لگد، هل دادن، تکان دادن، زدن (با دست، چوب، یا هر شی دیگری)، سوزاندن، پرت کردن، یا هر روش دیگری توسط والد، مراقب یا یکی دیگر از افرادی که مسئولیت کودک را به نوعی برعهده داشته باشند، صورت می گیرد. چنین جراحت هایی، کودک آزاری تلقی می شوند چه مراقب عمداً مرتکب این عمل شده باشد چه غیرعمدی.
کودک آزاری جنسی شامل هر نوع عمل جنسی با کودک است که عمدی و برای ایجاد ارضای جنسی باشد و توسط والد، مراقب یا هر کسی که مسئولیت کودک را برعهده دارد، انجام شود. انواع مختلف این نوع کودک آزاری عبارت است از: دست زدن به آلت کودک، دخول، زنای با محارم، تجاوز، همجنس بازی با پسر کم سن یا هر نوع رفتار جنسی دیگر. کودک آزاری جنسی شامل استثمار یا بهره کشی های بدون تماس مستقیم هم می شود مثلاً اجبار، فریب، تهدید یا تحت فشار قرار دادن کودک برای مشارکت در رفتارهایی
برای ارضای جنسی با دیگران بدون تماس مستقیم بدنی، توسط والدین یا کسی که مسئولیت کودک را برعهده دارد.
این نوع کودک آزاری عبارت است از هر گونه عمل نمادین یا گفتار غیرتصادفی که والدین یا مراقبان انجام دهند که باعث صدمه روان شناختی جدی به کودک ونوجوان شود یا احتمال چنین صدمه ای وجود داشته باشد. در این جا اعمال جنسی یا جسمی مد نظر نیست. مثال هایی از این نوع کودک آزاری عبارت اند از: تمسخر، سرزنش، توهین، تهدید به رها کردن یا صدمه زدن به کودک و نوجوان یا این که فرد دیگری به کودک ونوجوان یا آن چه برای او مهم است، صدمه خواهد زد، محدود و محصور کردن کودک یا نوجوان (بستن دست ها یا پاها به هم یا بستن کودک به وسایل یا شی دیگری، یا محدود کردن کودک در یک فضای محدود)، به صورت فاحش و مشخص قربانی کردن کودک یا نوجوان، اجبار کودک به اعمال رنج در خودش، یا انظباط شدید و افراطی (مانند تنبیه به مدت خیلی طولانی یا به تعداد زیاد، حتی اگر به حد کودک آزاری جسمی نرسد) چه بدنی چه غیر بدنی.
منظور از غفلت هر گونه عدم رسیدگی یا بی توجهی فاحش والدین یا مراقب است، به نحوی که کودک یا نوجوان از نیازهای اساسی متناسب با سن کودک ونوجوان خود محروم شود به طوری که به رشد جسمی یا روانی کودک یا نوجوان صدمه بزند یا احتمال این صدمه باشد. غفلت از کودک و نوجوان شامل موارد زیر می شود: رها کردن، فقدان نظارت مناسب، عدم تامین نیازهای هیجانی و روان شناختی ضروری، و عدم تامین امکانات آموزشی، مراقبت های بهداشتی، امکانات پرورشی، پناهگاه و یا پوشاک مناسب.
در چنین شرایطی نه تنها لازم است که کودک آزار دیده تحت درمان قرار بگیرد بلکه ضروری است والدین روش های دیگری را برای فرزندپروری سالم ومثبت بیاموزند. مرکز مشاوره اندیشه مهر، به والدینی که رفتارهای آنان منجر به کودک آزاری شده است و همچنین فرزندان آنان خدمات اساسی ارایه می دهد تا والدین بتوانند مدیریت صحیحی را بر رفتارهای خود و پرورش فرزندان سالم بیاموزند و همچنین به فرزندان آنان کمک می کند تا بتوانند اثرات مخرب کودک آزاری را از خود دور کنند.
برای ارضای جنسی با دیگران بدون تماس مستقیم بدنی، توسط والدین یا کسی که مسئولیت کودک را برعهده دارد.
این نوع کودک آزاری عبارت است از هر گونه عمل نمادین یا گفتار غیرتصادفی که والدین یا مراقبان انجام دهند که باعث صدمه روان شناختی جدی به کودک ونوجوان شود یا احتمال چنین صدمهای وجود داشته باشد. در این جا اعمال جنسی یا جسمی مد نظر نیست. مثال هایی از این نوع کودک آزاری عبارتاند از: تمسخر، سرزنش، توهین، تهدید به رها کردن یا صدمه زدن به کودک و نوجوان یا این که فرد دیگری به کودک و نوجوان یا آن چه برای او مهم است، صدمه خواهد زد، محدود و محصور کردن کودک یا نوجوان (بستن دست ها یا پاها به هم یا بستن کودک به وسایل یا شی دیگری، یا محدود کردن کودک در یک فضای محدود)، به صورت فاحش و مشخص قربانی کردن کودک یا نوجوان، اجبار کودک به اعمال رنج در خودش، یا انضباط شدید و افراطی (مانند تنبیه به مدت خیلی طولانی یا به تعداد زیاد، حتی اگر به حد کودک آزاری جسمی نرسد) چه بدنی چه غیر بدنی.
منظور از غفلت هر گونه عدم رسیدگی یا بیتوجهی فاحش والدین یا مراقب است، به نحوی که کودک یا نوجوان از نیازهای اساسی متناسب با سن کودک و نوجوان خود محروم شود به طوری که به رشد جسمی یا روانی کودک یا نوجوان صدمه بزند یا احتمال این صدمه باشد. غفلت از کودک و نوجوان شامل موارد زیر می شود: رها کردن، فقدان نظارت مناسب، عدم تامین نیازهای هیجانی و روان شناختی ضروری، و عدم تامین امکانات آموزشی، مراقبت های بهداشتی، امکانات پرورشی، پناهگاه و یا پوشاک مناسب.
در چنین شرایطی نه تنها لازم است که کودک آزار دیده تحت درمان قرار بگیرد بلکه ضروری است والدین روش های دیگری را برای فرزندپروری سالم ومثبت بیاموزند. مرکز مشاوره اندیشه مهر، به والدینی که رفتارهای آنان منجر به کودک آزاری شده است و همچنین فرزندان آنان خدمات اساسی ارایه می دهد تا والدین بتوانند مدیریت صحیحی را بر رفتارهای خود و پرورش فرزندان سالم بیاموزند و همچنین به فرزندان آنان کمک می کند تا بتوانند اثرات مخرب کودک آزاری را از خود دور کنند.
هر ساله، تعدادی از ازدواجها به طلاق ختم می شود. در نیمی از ازدواج هایی که به طلاق ختم میشود، فرزندی وجود ندارد. با این حال، تعدادی از کودکان و نوجوانان طلاق والدین را تجربه میکنند. صرف نظر از فشار جدایی والدین، از هم پاشیدن خانواده، زندگی چنین کودکان و نوجوانانی را با مشکلات جدی همراه می کند: زندگی با یک والد و جدایی از والد دیگر، تغییر محل زندگی، تغییر نوع ارتباط با والد دیگر، مشکلات و بحرانهای روانی هر یک از والدین، مشکلات مالی و... .
بسیاری از کودکان و نوجوانان در جریان طلاق خود را به گونهای مقصر می دانند: این که تلاش لازم را برای نگهداشتن خانواده انجام ندادهاند، این که مشکلات آنان منجر به جدایی والدین شده است و موضوعات دیگر، احساسات منفی زیادی در آنان ایجاد میکند. در بسیاری از مواقع، آنان نگران والدیاند که با آنان زندگی نمیکند. در بعضی موارد، فرزندان در میانه اختلافات جای داده شده اند و احساسات منفی نسبت به یکی از والدین خود دارند و او را تنها مقصر و گناهکار اصلی میدانند.
در موارد نه چندان کمی، والدین حتی پس از طلاق نیز درگیر احساسات منفی زیادیاند که ناشی از صدماتی است که در طی زندگی مشترک نامناسب خود تحمل کردهاند و پس از طلاق نیز به شدت با چنین احساساتی درگیراند. در مواردی آن قدر احساسات منفی زیاد است که حتی فرزندان خود را نیز ناخواسته وارد چنین درگیری هایی می کنند که به صورت های مختلفی می تواند باشد:
نکته مهم این است که در طی طلاق والدین، مشکلات متعدد و مختلفی برای فرزندان ایجاد میشود و این مشکلات میتواند در خانواده ای بسته به پیشینه و تاریخچه زندگی آنان متفاوت و مختلف باشد. آن چه در بالا گفته شد، بخش محدودی از این مشکلات بود.
مهم است که اگر ازدواج پایدار نماند، سلامت روان فرزندان این خانواده پایدار بماند.
مهم است که در جریان طلاق، توجه زیادی به کودکان و نوجوانان شود. در مرکز مشاوره اندیشه مهر، شما می توانید در مورد مشکلاتی که در این زمینه دارید با روان شناسان این مرکز مشورت کنید.
تجربه زندگی مشترکی که به جدایی ختم شده تجربه خوشایندی نیست. به خصوص اگر، تلاش های زوج برای نگهداشتن آن زندگی و برطرف کردن مشکلات را نیز در نظر بگیریم. تلاشهایی که به ناکامی منجر شد. تجربه آن چه در طی یک زندگی مشترک روی داده و نهایتاً این قدر سنگین بوده که زوج تصمیم به طلاق گرفته، نیز آسان نیست. به ویژه آن که علی رغم همه تلاش ها و زحمات و راه حل هایی که آزموده شده، این تلاش ها نتیجه مثبتی به همراه نداشته است. وقتی تمام موارد بالا، یک جا در نظر گرفته می شود، می توان متوجه شد که زوجی که طلاق را تجربه کرده، راه سخت و دشواری را طی کرده است. به همین دلیل، پس از طلاق هر دو نفر نیاز دارند که فرصتی به خود دهند تا بتوانند تمام آن چه رخ داده را مرور کرده و با احساسات ناشی از آنها روبه رو شوند و دوباره روند زندگی جدید خود را در پیش گیرند.
طبیعی است که فرد طلاق دیده دوباره تصمیم به ازدواج مجدد بگیرد. تصمیم به ازدواج، آسان نیست و تصمیم به ازدواج مجدد به مراتب سخت تر است. یکی از دلایل آن، سابقه تجربه یک زندگی و همچنین نگرانی های زیاد است. اگر افرادی که طلاق را تجربه کردند، نتوانند به درستی نگرانی های خود را برطرف کنند، ین نگرانی ها تاثیر منفی زیادی بر زندگی مشترک مجدد آنان خواهد داشت. نگرانی هایی مانند:
خیلی اوقات، تاثیر زندگی قبلی همچنان بر زندگی بعدی سایه می اندازد. به همین دلیل، ضروری است افراد فرصتی داشته باشند تا بتوانند به سوالات و نگرانی های خود رسیدگی کنند و برای سوالات خود پاسخ های مناسب و برای برطرف کردن نگرانی های خود راه حل های مناسبی را بیاموزند و به کار برند. شروع زندگی مجدد با این ابهام ها و نگرانی هایی بسیار سخت خواهد بود. مهم است که فرد از صدمات ناشی از زندگی قبلی رها شده باشد.
مهم است که فرد بتواند ترس و نگرانیهای خود را بپذیرد و بشناسد. علاوه بر این ترسها، مهم است که مرزهای رابطه جدید مشخص شود:
بسیار مهم است که مسایل مالی، مسکن، وظایف و مسئولیتهای هر یک از همسران نسبت به فرزندان همسر خود مشخص و معین شود. همچنین، مسایل مالی، مسکن و وظایف هر یک از همسران در قبال همسر سابق نیز مشخص شود. بدون روشن شدن این مرزها و وظایف، شروع زندگی مشترک پس از طلاق بحران های جدی و سنگین زیادی را متقبل خواهد شد که احتمال موفقیت زندگی مشترک جدید را کاهش می دهد.
علاوه بر این، مهم است که مباحث هیجانی و احساسات مرتبط با موضوعات بالا نیز به درستی شناخته شود و با آنها مقابله صحیح شود از جمله احساس گناه یا شرم در مقابل از بین رفتن زندگی قبلی و جدایی فرزندان از مادر/ پدرشان و مانند آنها.
ایجاد الگوی جدید خانواده، تعیین مرزهای دقیق دو خانواده (قبلی و فعلی). اجرای برنامه های جدید مالی، ایجاد امکانات ضروری برای ارتباط با فرزندان، ارتباط فرزندان با خانواده اولیه و تعیین محدوده مشخص خانواده جدید.
همان طور که مشاهده می شود، ازدواج مجدد بعد از یک طلاق، نیاز به برنامه ریزی، تفکر و تدبر زیادی دارد.
مرکز مشاوره اندیشه مهر، برای ازدواج مجدد زوجی که طلاق تجربه کرده است، امکانات مشاورهای و آموزشی مناسبی ارایه می کند.
بسیاری از افراد پس از طلاق، مجدداً، اقدام به ازدواج میکنند. در صورتی که از ازدواج قبلی، فرزندی داشته باشند، بسیار مهم است که نوع ارتباط همسر با این فرزندان به درستی مشخص و روشن شود. مهم است که در این مورد به درستی صحبت شود و مرزهای مشخصی در نوع برخورد، ارتباط، معاشرت، نحوه رسیدگی به فرزند و مانند آن روشن شود. معمولاً، انتظاراتی از همسر جدید در برخورد با فرزندانی که از زندگی قبلی هستند وجود دارد که مشخص نیست تا چه حد آنها درست و صحیح اند. گاهی اوقات همسر جدید با امید فراوان سعی در برقراری ارتباط عمیق با این کودکان و نوجوانان دارد و سعی می کند آنها را کامل بپذیرد و خود نیز پذیرفته شد. گاهی اوقات، بعضی دیگر از ابتدا، تمایل چندانی ندارند که با فرزند یا فرزندان همسر خود که از ازدواج قبلی است، ارتباط برقرار کنند. آن چه بسیار مهم است این که در خصوص نوع رفتار، مسئولیت ها، میزان رفت و آمد و کلیه امور مربوط به فرزندان ازدواج قبلی با همسر جدید صحبت شود و انتظارات به درستی روشن شود و در این مورد توافق دو طرف ایجاد شود.
در خصوص فرزندان ازدواج قبلی، مطلبی است که باید به دقت به یاد داشت و آن را در همه ابعاد در نظر گرفت: رابطه زناشویی پایان می یابد ولی رابطه والدی هرگز. به عبارت دیگر، زوج قبلی بعد از طلاق دیگر ارتباط زناشویی با هم ندارند و رابطه ازدواجی آنها از بین رفته است. ولی، آنان، همیشه پدر و مادر فرزندان شان باقی خواهند ماند و این رابطه از بین رفتنی نیست. ضروری است زن و شوهر سابق همیشه برای رفاه و سلامت جسمی و روانی فرزندان خود با یک دیگر ارتباط و تماس داشته باشند. آنان نیاز دارند تا حداقل ارتباطی با هم داشته باشند تا برای فرزندان مشترک شان تصمیم گیری صحیحی انجام دهند و به نیازها، مشکلات و مسایل آنان به درستی رسیدگی کنند. بنابراین، بسیار مهم است که 1)زوج سابق بتوانند مشکلات خود را برطرف کنند تا بتوانند به درستی به وظیفه والدی خود برسند و 2) در خصوص ادامه رابطه فرزندپروری با همسر قبلی به روشنی با همسر فعلی صحبت شود و وظایف، مسئولیتها و فعالیت ها به درستی به وی شرح داده شود.
حال، سوال های اساسی که مطرح می شود این است که:
مسلم است که کسی نمی تواند جایگزین کامل مادر یا پدر فرزندی شود که پدر یا مادرش از هم جدا شده اند. زیرا، پدر یا مادر وی زنده اند و هر کسی جای خودش را دارد و نقش خودش را ایفا می کند. به همین دلیل، به جای آن که تلاش شود نقش کسی که نیستید را ایفا کنید، بهتر است نقش واقعی که دارید را به درستی انجام دهید. به عبارت دیگر، حال، که نمی توان پدر یا مادر اصلی وی باشید، بهتر است یک مادر ناتنی یا یک پدر ناتنی موفق و سالم باشید. به همین دلیل، بسیار مهم است سعی نکنید که مسئولیت های پدر یا مادر اصلی را برعهده بگیرید. چون معلوم نیست بتوانید این نقش را مداوم انجام دهید چون شما آن شخص نیستید. نکته دیگر این که ممکن است آن کودکان و نوجوانان شما را در این نقش نپذیرند.
همان طور که مشاهده می کنید موضوع خیلی پیچیده است و حداقل دو مثلث ارتباطی در هم تنیده در این جا شکل گرفته است که باعث شده روابط بسیار پیچیده ای شکل بگیرد. مثلث اول، پدر یا مادر اصلی، همسر جدید وی و فرزندان و مثلث دوم، پدر اصلی، مادر اصلی و فرزندان. حال، تعامل این دو مثلث در هم تنیده، پیچیدگی های زیادی ایجاد می کند که در کنار تعارضات و اختلافات قبلی و قدیمی والدین اصلی می تواند پدیده های ارتباطی جدی و اساسی ایجاد کند. شناخت چنین پیچیدگی های ارتباطی، مشخص کردن نقش ها و وظایف هر یک از افراد و تعیین بهترین روش های ارتباطی افراد با هم، به خصوص برای کمک به فرزندانی که جدایی از والدین خود را تجربه کرده اند، بسیار پیچیده است و نیاز به متخصصانی دارد که بتوانند به افرادکمک کنند تا بهترین تصمیم را برای رشد و سلامت فرزندان شان بگیرند. در مرکز مشاوره اندیشه مهر، خدمات تخصصی ارایه می شود تا افراد بتوانند تصمیم گیری مناسبی برای سلامت و رشد بیشتر فرزندان شان داشته باشند.
اگر چه الگوی اصلی زندگی خانوادگی، خانواده هستهای است که در آن، یک زن و شوهر با فرزندان شان زندگی میکنند، با این حال، سبک زندگی فعلی به گونهای شده است که خانوادههای تک والدی نیز کم نیستند. در خانوادههای تک والدی، یک زن یا شوهر با فرزندانش زندگی میکنند. گاهی خانواده تک والدی به دنبال فوت همسر ایجاد می شود و گاهی هم به علت طلاق. با توجه به رشد فزاینده طلاق، خانواده های تک والدی روبه افزایش اند.
خانواده های تک والدی با مشکلات زیادی روبه رو هستند. زیرا، با فوت یا جدایی یکی از والدین، هم خانواده با سوگ وی روبه رو است که پیچیدگی های خاص خود را دارد و هم مسئولیت های آن والد، بر سایر مسئولیت های پدر یا مادری که با فرزندان زندگی می کند، افزوده شده است. چنان چه در خانواده تک والدی، مادر مسئول و سرپرست خانواده باشد، فشارهای مالی باعث می شود که مادر مجبور باشد که در بیرون از خانه کار کند و در نتیجه زمان رسیدگی به فرزندان کمتر می شود. چنین مادری بیشتر از یک خانم شاغل عادی تحت فشار است و میزان رسیدگی او به فرزندان بسیار کمتر می شود. علاوه بر این که خستگی ناشی از شغل و رسیدگی به امور فرزندان نیز وجود دارد. در صورتی که پدر مسئول و سرپرست خانواده باشد، مجبور است که برای انجام شغل و فعالیت حرفه ای خود ساعت های زیادی در بیرون از منزل باشد و ممکن است رسیدگی به امور منزل از جمله آشپزی و رسیدگی به فرزندان (از جمله رساندن فرزندان به مدرسه آوردن آنان از مدرسه) بر کار و شغل وی تاثیر منفی بگذارند.
گاهی اوقات، خانواده های تک والدی برای رسیدگی به فرزندان مجبور می شوند که به خانواده اولیه خود همراه فرزندان خود بازگشت کنند. در چنین مواردی، پیچیدگی های زیادی ایجاد می شود که نامشخص بودن وظایف هر یک از اعضای خانواده یکی از آنهاست. گاهی اوقات، فرزندان خانواده های تک والدی سعی می کنند با تقبل بعضی کارهای داخل منزل و یا انجام مسئولیت های مربوط به سایر خواهر/برادران باری از دوش والد خود بردارند.
گاهی اوقات، فشارهای بالا موجب ایجاد اختلالات روانی به خصوص افسردگی اساسی در والد و سرپرست خانواده می شود که اگر به درستی مدیریت نکند منجر به کودک آزاری یا رفتارهای منفی با فرزندان می شود. گاهی اوقات، فشارهای بالا ممکن است در فرزندان ایجاد اختلالات روانی کند از جمله اختلالات افسردگی یا اضطرابی. گاهی اوقات نیز آن قدر سرپرست خانواده سرگرم رسیدگی به کارها، مشکلات و برنامه های خانوادگی است که ممکن است نتواند به درستی بر رفتارهای فرزند خود نظارت و سرپرستی داشته باشد. نبود نظارت و سرپرستی مناسب می تواند منجر به ایجاد اختلالات جدی مانند اختلال سلوک شود. به همین دلیل، بسیار مهم است که در چنین شرایطی، تک والدها از اطلاعات علم روان شناسی استفاده کنند.
مرکز مشاوره اندیشه مهر، برای خانوادههای تک والدی برنامه های روان درمانی و مشاوره مناسبی به صورت گروهی و فردی طراحی و تدوین کرده است.
یکی از مشکلاتی که در کودکان و نوجوانان چندان کم نیست، سوگ و سوگواری است. اگر چه سوگ، هیجانی دردناک و سنگین است، و تحمل آن برای بسیاری از بزرگسالان سخت است، ولی متاسفانه کودکان و نوجوانان هم آن را تجربه می کنند. هر فوت، بازماندگانی به جای می گذارد که عده ای از آنان کودک و نوجوان اند. بیماری هایی مانند سرطان، دیابت، تصادفات و مانند آن باعث می شوند که عده ای از کودکان و نوجوانان از وجود عزیزان شان محروم شوند و سوگ را تجربه کنند. بدیهی است فوت والدین، اثرات شدید، عمیق و سنگینی بر سلامت روان کودکان و نوجوانان باقی میگذارد. مسلم است که هرچه سوگ در سنین پایین تر رخ دهد، تحمل آن سخت تر است. به خصوص اگر سوگ مربوط به فوت والدین و به ویژه مادر باشد.
واکنش سوگ نه تنها در فوت عزیزان رخ می دهد بلکه پدیده هایی مانند مهاجرت و دور شدن عزیزان نیز می تواند منجر به فرآیند سوگ شود. گاهی اوقات، ازدواج خواهر/ برادر بزرگ تر و رفتن او به شهر یا کشور دیگر می تواند چنین واکنشی ایجاد کند. در شرایطی که مهاجرت های متعددی چه درون کشوری و برون کشوری رخ می دهد، کودکان/ نوجوانان از عزیزان خود دور می شوند و فرآیند سوگ آغاز می شود.
نکته بسیار مهم آن است که باز هم مانند سایر موارد، اثر وتاثیرات سوگ بر کودکان و نوجوانان و به ویژه کودکان دست کم گرفته می شود. به خصوص اگر کودک و نوجوان، زیاد بی قراری نکند، اطرافیان تصور می کنند که رنجی نمی کشد. گاهی اوقات، تصور مردم بر این است که کودک و نوجوان متوجه چیزی نشده است. یکی از عواملی که شاید در عدم درک کودکان و نوجوانان سوگوار تاثیر داشته باشد این است که معمولاً به دنبال فوت یک عزیز، همه بزرگسالان دچار تالم و تاسف می شوند و آشفتگی و پریشانی را تحمل می کنند. در چنین شرایطی، آنان توانایی و شرایط خوبی برای رسیدگی به کودکان و نوجوانان خود ندارند. به همین دلیل، کودکان و نوجوانان معمولاً مورد کم توجهی بزرگسالان قرار می گیرند.
واقعیت آن است که فوت عزیزان چه پدر و مادر بزرگ، چه والدین، چه اعضای خانواده یا یکی از دوستان، معلمان و غیره تاثیرات جدی بر زندگی کودکان و نوجوانان دارد. آنان نیاز دارند با فردی که آشفته و پریشان نیست صحبت کنند. یا به آنان اجازه داده شود که سوگواری خود را انجام دهند، آن طور که می خواهند و آن طور که دوره سوگ آنان طی می شود. نه آن طور که دیگران برایشان مشخص می کنند. مثلاً گاهی اوقات می بینیم که کودک یا نوجوان را بر سر مزار عزیز از دست رفته بردند و از آنها می خواهند که آن جا گریه کنند و سوگواری کنند. نه تنها یک کودک/ نوجوان، حتی یک بزرگسال نیز در چنین شرایطی ممکن است آن قدر احساس راحتی نکند که بتواند احساسات خود را بیرون بریزد.
مهم است کودکان و نوجوانانی که عزیزی را از دست می دهند به خصوص اگر والدین شان را از دست داده باشند، تحت روان درمانی و مشاوره قرار بگیرند. زیرا:
مرکز مشاوره اندیشه مهر، برای کودکان/نوجوانانی که دوره سوگ خود را می گذرانند، علاوه بر مشاوره های فردی، دوره های گروه درمانی برگزار می کند. شرکت در این دوره ها، به کودکان/ نوجوانان فرصت میدهد تا بتوانند دوره سوگ خود را به درستی طی کنند، به گونه ای که اثرات منفی آن بر زندگی آنان از بین برود و بتوانند دوره کودکی/نوجوانی سالمی را طی کنند.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت برای مرکز مشاوره و روانشناسی اندیشه مهر محفوظ است. | طراحی سایت و سئو : صفر یک وب