پرخاشگری در کودکان

بعضی پرخاشگري را رفتاري مي دانند که به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند. پرخاشگري ممکن است بدني باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) يا لفظي ( فرياد زدن، رنجاندن) يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران ( چيزي را به زور گرفتن).

نوع پرخاشگری چگونه با رشد کودک تغییر می کند؟

کودکان در ۱۲ ماهگي وقتي با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسيله اي مي کنند. يعني رفتار پرخاشگرانه آنان غالبا به خاطر اسباب بازي و متعلقات ديگر است و در ارتباط با همسالان ابراز مي شود. کودکان گاهي اوقات به والدين و کودکان بزرگتر حمله ور مي شوند، ولي اين گونه پرخاشگري در مقايسه با پرخاشگري با همسالان، نسبتا نادر است. کودکان همچنان که به سال هاي پيش از مدرسه و مدرسه نزديک مي شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه مي زنند و در نوع پرخاشگري آنان هم تغييراتي ايجاد مي شود. يعني وقتي که پرخاشگري ابراز مي شود غالبا خصمانه است و کمتر «وسيله اي» است. به طور کلی کودکان به هنگامي که با وقايع تنش زا مثل جدايي پدر و مادر يا به دنيا آمدن کودکي جديد رو به رو مي شوند بيشتر پرخاشگر مي شوند، ولي پرخاشگري شديد که بيش از چند ماه به طول انجامد غالبا حاکي از تداوم داشتن اين الگوي رفتار است. پرخاشگري در حد معمول کمتر جاي نگراني دارد. به خصوص در سال هاي پيش از مدرسه شايد اين اندازه پرخاشگري صرفا نشان دهنده اين باشد که کودک مي خواهد انواع مختلف کنش متقابل اجتماعي را داشته باشد.

علت پرخاشگری کودکان چیست؟

1.ناکامی: ناکامی همواره به نوعی به پرخاشگری می‌انجامد اما همه پرخاشگریها نیز ناشی از ناکامی نیست. در كودكان، ناكامي واكنشي است به امتناع محيط از آنچه او خواسته است و به آن ارزش شخصي و واقعي داده است  که ناکامی بیشتر به دو عامل بستگي دارد. ابتدا شدت ناكامي( فقط به شرط شدید بودن) ،  و سپس ناكامي زماني پرخاشگري را تسهيل مي‌كند كه فرد آن را ناموجه یا  دلبخواهی تلقي كند، نه مشروع یا منصفانه.

2.تقویت و یادگیری مشاهده‌ای (خشونت تصویری: سینما، تلویزیون، کامپیوتر،...):  مشاهده خشونت به بروز خشونت در کودکان منجر می‌شود. کودکان به خصوص پسرها از طريق  مشاهده خشونت رفتار پرخاشگرانه را مي آموزند .کودکاني که مستعد پرخاشگري هستند با ديدن خشونت از تلويزيون پرخاشگرتر مي شوند.همچنین بعضی از بازی های کامپیوتری دارای مطالب خشونت بار هستندکه پسرها به مراتب بیش از دخترها به بازی های کامپیوتری خشن می پردازند.

3.عوامل محیطی: آلودگی هوا (گازهای بد بو....)، آلودگی صوتی (سروصدا....)، ازدحام (شلوغی، ترافیک...). اگر افراد به طور معمول واکنشهایی منفی (نظیر دلخوری ، عصبانیت ، و ناکامی)داشته باشند ، شلوغی ممکن است احتمال فوران پرخاشگری را در آنها افزایش دهد.

 

4.عوامل موقعیتی: افزایش برانگیختگی فیزیولوژیک، مي‌توان به شركت در ورزش‌هاي شديد اشاره كرد.افزایش برانگیختگی جنسی(مشاهده فیلم های شهوانی )، درد، گاهی درد هم مي‌تواند سائق پرخاشگري يا انگيزه صدمه يا آسيب رساندن به ديگران را بيدار كند.برای مثال كودكانی که  در مدرسه‌ قرباني‌ خشونت‌ مي ‌شوند؛ اين‌ قرباني‌ شدن‌ باعث‌ مي ‌شود كه‌ خود آنها نيز عامل‌ خشونت‌ شوند.

5.عوامل زیستی: هورمون‌ها (آندروژن) در برخي مطالعات ديده شده است كه سطح پرخاشگري با ميزان آندروژن مرتبط است ، نوروترانسمیترها( به خصوص  کاهش سریع سطح یا کارکرد سروتونین )

6.داروها و مواد: (الکل، باربیتورات، ضداضطراب‌ها، افشانه‌ها).

7.وابستگی به مواد شبه افیونی: محرک‌ها، کوکایین، توهم‌زاها، صدمه نوروآناتومی.

8.عوامل وراثتی: مطالعات دوقلوها حاکی از دخیل بودن عوامل ژنتیکی است. از عواملی که در پرخاشگری کودکان موثر است، عامل موروثی است بدین معنی که بسیاری از جنبه های زیستی والدین و اجداد نیز جنبه های خلق و خوی و روان که صورت تثبیت شده ای در افراد دارند به فرزندان منتقل می شوند .همچنین افراد دارای سابقه خانوادگی اختلال روانی بیشتر از بقیه مستعد این اختلال هستند .پرخاشگری با بهره هوشی کم نیز ارتباط دارد.

9.اضطراب:كودكان‌ مضطرب‌ نمي ‌توانند كودكان‌ آرامي‌ باشند. آنها رفتارهايي‌ پرخاشگرانه‌ از خود بروز مي ‌دهند.

10.تضادهاي‌ دروني‌: گاهي‌ كودكان‌ در دوگانگي‌ و تضادهاي‌ دروني‌ قرار مي‌ گيرند. يا گاهي‌ بر سر دو راهي‌هايي‌ گير مي ‌كنند و نمي‌ دانند كدام‌ راه‌ را انتخاب‌ كنند؛ و اين‌ حالت‌ آنها را دچار تعارض، اضطراب‌ و خشم‌ مي ‌كند. مثلا كودكي‌ كه‌ دوست‌ دارد نزد مادرش‌ در منزل‌ بماند و از طرفي‌ وقتي‌ مي ‌بيند تمام‌ كودكان‌ به‌ مدرسه‌ مي‌ روند، همزمان‌ تمايل‌ به‌ مدرسه ‌رفتن‌ نيز دارد، دچار دوگانگي‌ مي ‌شود.

11.اختلالات روان پزشکی: پرخاشگري‌ و کج خلقی  در كودكان‌ چنانچه‌ با علامت‌هاي‌ ديگر همراه‌ باشد، مي ‌تواند نشانه ‌اي‌ از افسردگي‌ باشد كه‌ در اين‌ صورت‌ لازم‌ است‌ شرايط‌ زندگي‌ كودك‌ تمام‌ و كمال‌ مورد بررسي‌ قرار گيرد. بسیاری از پرخاشگریها و خشونتها بدان خاطر صورت می گیرند که کودک وضع روحی خوب و مطلوبی ندارد و یا عواملی چون افسردگی ، وسوسه و اضطراب او را ناراحت و بی تحمل می کند این امر ممکن است گاهی ناشی از تمایلات خرابکارانه در افراد باشد که جلوی بسیاری از آرامشها را می گیرد . همچنین خیالبافیها ی بی حساب ، تأثیر و ناراحتیهای ناشی از ناکامی ها و محرومیتها می توانند به پرخاشگری منجر شوند.

12.ضایعات عضوی مغز: پرخاشگری ممکن است به علت ضایعات مغزی باشد که در این صورت نوار مغزی امواج غیرعادی را نشان می دهد.همچنین پرخاشگری در صرع های تامپورال فراوان به چشم می خورد .

13.مصرف دارو: بعضي‌ از بيماري‌ها به‌ مصرف‌ دارو نياز دارد و ممكن‌ است‌ از عوارض‌ جانبی داروها كج ‌خلقي‌ و رفتارهايي‌ باشد كه‌ خشونت‌ را برمي‌ انگيزند.

14.عوامل خانوادگی : از جمله عواملی که می تواند پرخاشگری را بوجود آورد کیفیت نامطلوب روابط خانوادگی است . کودکی که در خانواده ای پرورش می یابد که در آن روابط پرخاشگرانه ظهور و بروز نموده و یا پدر و مادر و خواهر و برادر کرارا نسبت به هم پرخاشگری می کنند و با تندی به هم می پرند ، . امنیت خانواده و به دنبال آن امنیت روانی کودک را در معرض تهدید قرار می دهند و از سویی رفتار پرخاشگرانه را عملا به کودک می آموزند . عدم پاسخ گویی درست و به موقع به نیازهای کودک در خانواده ، همچنین فرزندی که محروم از محبت مانده و دست پر مهر مادر او را لمس ننموده ویا آغوش گرم پدر را پذیرای خود ندیده و یا کودکی که در خانواده از تنبیهات بدنی رنج می برد نیز می تواند برای پرخاش کردن از استعداد بیشتری برخوردار باشند . نزاعهای خانوادگی که حس احترام به خود را مورد تهدید می بیند ضمن ایجاد تزلزل در شخصیت و سلامت کودک و آموزش رفتارهای پرخاشگرانه به وی ، پرخاشگری را در کودک زمینه ساز می نماید .

پرخاشگری در کودکان

شیوع پرخاشگری در کودکان چگونه است؟

معمولاپرخاشگری در پسرها شایع تر از دخترها است .این تفاوت در غالب فرهنگها و تقریبا در همه سنین دیده می‌شود. پسرها بیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند. از دویا سه سالگی به بعد زندگی این تفاوتها آشکار می‌شود. پرخاشگری بيشتر در خانواده هايي كه والدين داراي تعارض واختلاف بوده، بيمار باشند، مشروب و مواد مخدر مصرف كنند ويا آنان (والدين) داراي رفتارهاي خلاف و ضد اجتماعي باشند،بيشتر مشاهده میشود. 

درمان:

به‌ طور كلی‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ بیشتر عامل‌ بیرونی‌ دارد و فقط‌ در موارد خاص‌ به‌ علل‌ درونی‌ مربوط‌ می‌شود. والدین‌ در درجه‌ اول، بایستی‌ محرك‌های‌ محیطی‌ را كه‌ باعث‌ تحریك‌ خشم‌ و ایجاد خشونت‌ در فرزندشان‌ می ‌شود شناسایی‌ و سپس‌ برای‌ رفع‌ آن‌ به‌ كمك‌ روان شناسان‌ و متخصصان‌ اقدام‌ نمایند.

 

درمان های روانشناختی:

روان درمانی انفرادی، گروهی وخانوادگی، انتقال کودک به منزل دیگر یا بیمارستان می تواند قدم موثری در بهبود این بیماران باشد.

درمان دارويي

درمان های دارویی درصورتی که بیماری به علت ضایعات عضوی مغز باشد مفید است.(میلانی فر،1390)

گزارشات جاري حاكي است كه انواع مختلف داروها و نيز انواع مختلف كنترل باليني (مثل سنجش فشارخون و الكتروانسفالوگرافي) براي درمان مناسب پرخاشگري مبتلايان به اختلالات رواني ضرورت اساسي دارند. يافته هاي موجود را مي توان به طريق زير خلاصه كرد:

*كربنات ليتيم به نظر مي رسد كه داروي اميدوار كننده عمده در برخي افراد خشن به خصوص نوجوانان بزهكار باشد.

*داروهاي ضد صرع خشونت را كاهش داده و ممكن است در افراد غير مصروع نيز چنين تاثيري داشته باشند.

*آرام بخشهاي قوي به نظر مي رسد كه خشونت را هم در بيماران روان پریش و هم غير روان پریش كاهش مي دهند.

*آرام بخشهاي ضعيف به نظر مي رسد كه نقش محدودي در كاهش پرخاشگري داشته باشند.

*داروهاي ضد افسردگي ممكن است در كاهش خشونت بعضي از بيماران افسرده نقشي داشته باشند.

*بتابلوكرها و محركها و الكتروشوك درماني ممكن است در كودكان پرخاشگر مفيد واقع شوند


اشتراک در شبکه های اجتماعی



ارسال دیدگاه