نوجوان و خانواده

در دوره نوجوانی نه تنها نوجوان بلکه ارتباط وی با خانواده نیز دچار تغییرات زیادی می شود. به همین دلیل، والدین و فرزندان باید ارتباط جدید و تازه ای را برقرار کنند که توام با ویژگی های نوجوان باشد. در این ارتباط توجه استقلال و نیاز نوجوان به احترام از اهمیت خاصی برخوردار است. علاوه براین به نوجوان باید فرصت تصمیم گیری داده شود و در کنار آن، نوجوان باید مسئولیت تصمیم گیری و عواقب آن را بپذیرد.

اگر خانواده با نوجوان به صورت یک «بچه » برخورد کند، نوجوان سرکشی می کند یا وابسته می شود . تحقیقات نشان داده اگر والدین متناسب با نیازهای رشدی نوجوان با او برخورد کنند نه تنها ارتباط خانودگی سست نخواهد شد بلکه تقویت نیز می شود. در چنین روابطی، والدین به جای آن که همانند یک کودک از نوجوان انتظار اطاعت داشته باشند از او انتظار همکاری و تبادل نظر خواهند داشت. در این جا به اختصار مشکلات انواع برخوردهای خانواده ها با نوجوانی و مشکلات آن مرور می شود:

خانواده های قاطع و مقتدر-این خانواده ها بهتر قادرند که با فرزندان نوجوان ارتباط برقرار کنند. زیرا ارتباطات خانوادگی بر مبنای انظباط و احترام است. منع یا ا نتظارات این خانواده ها براساس دلیل مشخص و روشنی است که به فرزندان گفته می شود. در این خانواده ها به نوجوان استقلال واحترام داده می شود و به همین دلیل نوجوانان این خانواده ها کمتر دچار سرکشی و طغیان شده و والدین را بزرگسالانی حمایت کننده می دانند. تحقیقات نشان داده نوجوانانی که در این خانواده ها بزرگ می شوند دارای اعتماد به نفس، احساس مسئولیت، ارتباط اجتماعی خوب، مستقل و دارای ارتباطات گرمی با خانواده ها هستند.

مزیت این خانواده ها در موارد زیر است: ارتباط خوب با فرزندان، تشویق به استقلال و مسئولیت پذیری، تشویق فرزندان و امکان الگوگیری فرزندان از آنها.

خانواده های مستبد-در این خانواده ها، فقط به فرزندان دستور داده می شود و انتظار دارندکه آنان فقط اطاعت کنند. نوجوانان چنین خانواده هایی به شدت دچار خشم و اعتراض هستند که اگر چه ممکن است سرکوب شود ولی به ارتباطات خانوادگی لطمه زده و زمینه استقلال و مسئولیت پذیری را از بین می برد.

خانواده های سهل گیر- این والدین، اجازه می دهند که نوجوان هر کاری که می خواهد انجام دهد وکاری به کار آنان ندارند یا اهمیتی نمی دهند. تحقیقات نشان داده فرزندان این خانواده ها بیشتر به سراغ مصرف مواد می روند. چنین والدینی نمی توانند حامی خوبی برای فرزندان باشند و به این ترتیب، نوجوانان از نعمت وجود والدینی حمایت کننده که بتوانند از آنها کمک بگیرند را از دست می دهند.

 

برخورد صحیح با نوجوان

احترام به نوجوان- پس از بلوغ، نوجوان احساس می کند که بزرگ شده است، مانند دیگران دارای حقوق شخصی است که باید به آن احترام گذاشته شود. برای بعضی از والدین، تغییر در برخورد با فرزندشان سخت است. زیرا از نظر آنان او هنوز یک « بچه » است که فقط هیکلش بزرگ شده است و به همین دلیل آزادی منطقی برای تصمیم گیری های شخصی به او نمی دهند. اگر در برخوردها به حریم های شخصی نوجوان احترام گذاشته شود، او را یک نوجوان بدانندکه در پس ساختن هویت خود است بسیاری از مشکلات کاسته خواهد شد.

ارائه استقلال منطقی و معقول به نوجوان-همزمان با افزایش توانایی های جسمی، روانی و اجتماعی نوجوان نیاز به استقلال دارد. بعضی از خانواده ها در این قسمت دچار افراط یا تفریط می شوند. بعضی از خانواده ها آزادی بی حد به نوجوان می دهندکه به دلیل فقدان نظارت احتمال آسیب به نوجوان وجود دارد یا آن قدر برای هر گونه فعالیتی نوجوان را محدود می کنند که محیط خانوادگی تبدیل به محیط جنگ و مشاجره می شود.

به اندازه ای که نوجوان توانایی هایش افزایش می یابد باید مسئولیت هایی چه در حد شخص و چه در حد خانواده به او سپرده شود. چنین برخوردی به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس آنان کمک فوق العاده ای دارد.

همدلی با نوجوان- یکی از برخوردهایی که ارتباط نوجوان با خانواده و اطرافیان رابهبودمی بخشد، همدلی کردن با اوست. همدلی یعنی خود را جای دیگری قرار دادن و از زاویه دید او به موضوع نگاه کردن است. گاه والدین یا اطرافیان به جای همدلی با نوجوان از روش های دیگری استفاده می کنند که باعث ایجاد ناراحتی وخشم در نوجوان شده و ارتباط او با خانواده و بزرگسالان را تخریب می کند مانند :

  • سرزنش کردن
  • مقایسه کردن
  • تحقیر کردن
  • قضاوت کردن
  • انتظارات بیش از حد داشتن
  • تعریف های غیر واقعی

 در حالی که در بسیاری از مواقع اگر خود را جای او قرار دهند و احساسات او را درک کنند و نشان دهند که احساسات او را درک کرده اند از بسیاری از مشکلات ارتباطی کم شده و نوجوان نیز احساس می کند که بزرگسالان از اوحمایت کرده و به او توجه دارند.

مثال: میلاد در امتحانات آخر ترم نمرات ضعیفی گرفته است. میلاد بسیار غمگین و عصبانی است و والدین  هم از این موضوع ناراحتند.

برخورد همدلانه : به نظر می رسد از کارنامه ات ناراحتی .

برخوردهای  ناهمدلانه :

بچه های عمویت همه بانمرات خوب قبول شدند توچی؟

خجالت نمی کشی این نمره ها را به مانشان می دهی؟

چه شاهکاری برای ما آوردی.

تو بی لیاقتی و تا آخرعمرت هم بی لیاقت می مانی .

حیف از این همه خرج و مخارج.

برای برخورد  همدلانه

 به صحبت های دیگران خوب گوش دهید، خود را جای آنها بگذارید، از خود بپرسید اگر من در چنین موقعیتی بودم چه حالی داشتم، سپس، گفته های نفر مقابل را تکرار کنید ( گاهی می توانید همان جمله طرف مقابل را تکرار کنید ) ، بهتر است موقع بیان همدلی از جملاتی نظیر به نظرم می آید که، یا اگر درست فهمیده باشم احساس می کنی که... استفاده کنید.

نوجوان و خانواده

مسئولیت دادن به نوجوان همان طور که گفته شد در دوران نوجوانی، توانایی های فوق العاده ای به دست می آید و از بسیاری جهات، نوجوان توانایی های یک بزرگسال را دارد. در واقع، نوجوانی، دوره ای است که فرد خود را برای ورود به دنیای بزرگسالی آماده می کند به همین دلیل لازم است به تدریج مسئولیت هایی به او واگذار شود. از  جمله مسئولیت کارهای شخصی، برنامه ریزی، تصمیم گیری، برقراری ارتباط و تعدادی از مسئولیت های خانوادگی .

چنین مسئولیت هایی نه تنها به احساس ارزشمندی وباور به توانایی های نوجوان کمک می کند بلکه  در کسب هویت نیز بسیار مفید است. زیرا ، نوجوان فرصت دارد تا با انجام مسئولیت ها، با مسئولیت های شخصی و وظایف خود آَشنا شده، شروع به تصمیم گیری کند و در چنین فرآیندهایی باخود بیشتر آشنا شده و مسیر آینده خود را مشخص کند .

خانواده هایی که هیچ مسئولیتی به نوجوان نمی دهند و حتی مسئولیت های شخصی را نیز از او می گیرند مشکلات هویتی  بزرگی در فرزند خود ایجاد می کنند.

برقراری ارتباط با نوجوان- نوجوان نیاز به بزرگسالانی دارد که او و فرآیند نوجوانی را درمی یابند. چنین بزرگسالانی می توانند به هنگامی که نوجوان نیاز دارد به او راهنمایی های ارزنده ای دهند. بزرگسالانی مطلع که به نوجوان و ارزش های او احترام گذاشته و با اطلاعات علمی و به صورت واقع بینی سعی در ارائه اطلاعات و راهنمایی های ارزنده دارند. نه بزرگسالانی که دائما نصیحت نموده و سعی در کنترل نوجوان دارند و همیشه و به صورت غیر واقعی او را از هر چیزی می ترسانند. متاسفانه، بسیاری از خانواده ها یا اولیای مدرسه یا به نوجوانان نصیحت می کنند یا سعی در کنترل نوجوان دارند که فلان کار را نکند، فلان کتاب را نخواند و... . در هر دو این روش ها ( نصیحت و کنترل ) نوعی دست کم گرفتن نوجوان ها وجود دارد که به نوعی احساس ارزشمندی، توانایی و اطلاعات نوجوان را زیر سوال می برد. بزرگسالانی مطلع از مسائل روز و فرآیند نوجوانی، مانند داربست از انحراف گیاه جوان جلوگیری می کنند. نقش داربست آن است که فقط وقتی گیاه زیاد از حد از مسیر اصلی جدا شد گیاه را محافظت می کنند نه آن که دائما و در هر لحظه امر ونهی کنند.

گسترش شبکه فعالیت های اجتماعی برای کسب هویت، ارزشمندی، باور توانایی ها، نوجوان نیاز به ارتباط با اجتماع دارد. نمی توان نوجوان را محدود به خانه و مدرسه کرد. البته منظور این نیست که نوجوانان بی حد و مرز یا بی بندو بارانه ارتباط برقرار کنند ولی شرکت در فعالیت های مختلف فرهنگی، اجتماعی، شرکت در فرهنگسراها و انجمن های علمی یا منطقه ای، مساجد و... به رشد نوجوان کمک زیادی می کند.

چکیده

دوره نوجوانی، دوره تغییر است که متناسب با آن، نیازهای نوجوانان به شدت افزایش می یابد. نیاز به استقلال، احترام، الگو پذیری و مدل یابی و به ویژه نیاز به هویت از اساسی ترین نیازهای نوجوانان است. برای کسب هویت محکم، نوجوانان نیاز به اطلاعات دارند، اطلاعاتی در مورد نوجوانی و طبیعی بودن تغییرات مربوط به آن، نیاز به اطلاعات برای تعیین مسیر زندگی خود و نیاز به ارزیابی، مطالعه و نقد اطلاعات موجود تابتوان براساس آنها هویت خود را بیابند. وجود الگو و مدل های سالم در حوزه های مختلف هنری، ورزشی، اخلاقی، معنوی، مذهبی و... دستیابی به هویت را آسان تر می کند. همدلی با نوجوان به جای نصیحت، سرزنش، مقایسه کردن و... در برقراری ارتباط موثرتر است .علاوه براین، وجود بزرگسالانی حمایت کننده در کنار همسالانی که یک دیگر را به کارهای سالم هدایت کنند، دوران نوجوانی را با آرامش و شادی بیشتری توام می کند.

همزمان با تغییرات نوجوانی، ضروری است ارتباطات خانوادگی و برخوردهای اطرافیان نیز تغییر کند. زیرا او دیگر کودکی نیست که فقط باید اطاعت کند بلکه در حال تبدیل شدن به بزرگسال است و به همین دلیل باید با فرآیند استقلال، مسئولیت پذیری، تصمیم گیری و... روبه رو شود و مسئولیت کارها و اعمال خود را برعهده بگیرد و در این میان به احترام بزرگسالان، راهنمایی های آنان به شدت احتیاج دارد نه نصیحت و کنترل. زیرا نه در نصیحت ونه در کنترل، اطلاعاتی که نوجوان به آنها نیاز دارد وجود ندارد و هر دو فرآیند دارای این پیام است که تو نمی دانی ونمی توانی و ما باید به تو بگویم که چه کنی .

در این میان خانواده های قاطع و اطمینان بخش  که با احترام به نوجوان و استقلال او، به نوجوان فرصت تصمیم گیری و مسئولیت آن رامی دهند و انتظارات خود را با دلیل مطرح می کنند و ارتباط سالمی با نوجوان دارند بهتر به او کمک می کنند. نه خانواده های سهل گیر و نه خانواده های مستبد، به دلیل بی توجهی به نیازهای نوجوان نمی توانند به اوکمک کنند تا مسیر هویت یابی  و نوجوانی خود را به راحتی تعیین کند.

 


اشتراک در شبکه های اجتماعی



ارسال دیدگاه