اهميت برقراری ارتباطات اجتماعی

يكي از نشانه هاي سلامت رواني، وجود روابط و ارتباطات اجتماعي است. وجودچنين روابط گرم و صميمي با انسان هاي ديگر منبع ايمني، اعتماد، راحتي و آسايش هر انساني است. به هنگام رويارويي با مشكلات و درمواقع سخت زندگي، وجود دوستان صميمي، خانواده اي گرم و آشناياني دلسوز به انسان ايمني و اعتماد مي بخشد.

پژو هش هاي مختلف نشان داده اند افرادي كه روابط گرم و صميمانه اي با ديگران دارند هم از سلامت رواني و هم از سلامت جسماني بهتري برخوردارند و حتي در صورت بيماري نيز سريع تر از افراد تنها، منزوي يا افرادي كه از ارتباطات خود ناراضي اند يا روابط خوبي با ديگران ندارند، بهبود مي يابند. نتايج اكثر اين پژوهش ها حاكي از آن است كه افراد متاهل كمتر دچار بيماري هاي جسماني و رواني مي شوند. درواقع، پيوندها، روابط ومعاشرت هاي اجتماعي همانند سپري در برابر ناملايمات زندگي از انسان دفاع مي كنند و قادرند اثر شديدترين فشارها و مصيبت ها را نيز خنثي كنند. در زبان علمي، به چنين ارتباطها وپيوندهاي اجتماعي، حمايت اجتماعي گفته مي شود. منظور از حمايت اجتماعي ميزان آرامش، احترام، امنيت، آسايش و كمكي است كه انسان مي تواند از مردم و يا گروه هاي مختلف دريافت كند.

امروزه، نقش حمايت اجتماعي در كاهش فشارها و استرس هاي زندگي، واقعيتي مسلم و شناخته شده است و به همين دليل به افراد توصيه مي شود روابط اجتماعي برقراركنند و بر وسعت اين ارتباطات بيافزايند.

اهميت برقراری ارتباطات اجتماعی

باتوجه به نقش حمايت و ارتباطات  اجتماعي در تامين سلامت جسم و روان اين سوال پيش مي آيد كه چگونه مي توان به حمايت اجتماعي دست يافت؟ نكته اساسي واصلي در پاسخ به اين سوال در ارتباطات اجتماعي نهفته است. راه دست يابي به حمايت اجتماعي از طريق برقراري روابط اجتماعي است. افراد تنها، منزوي، گوشه گير، پرخاشگر و در كل افرادي كه نمي توانند يا نمي دانند چگونه ارتباط اجتماعي و روابط صميمانه با ديگران برقرار كنند، قادر نخواهند بود كه به حمايت اجتماعي دست يابند. به عبارت ديگر، شرط دستيابي به حمايت اجتماعي داشتن مهارت هاي اجتماعي و به خصوص مهارت برقراري ارتباطات بين فردي  است .

 

در هر حال، برقراري ارتباط سالم ميان دانش جويان و اساتيد، مسئولان و كاركنان دانشگاه به آنان كمك ميكند كه بتوانند منابع حمايت اجتماعي بيشتري داشته و در موارد بحران و ضرورت بتوانند از كمك و راهنمايي آنان استفاده كنند. در متن حاضر به تعدادي از مهارت ها ي ارتباطي مهم پرداخته شده است. هدف متن حاضر آن است كه نه تنها در زندگي حرفه اي و دانشگاهي خود، بلكه در زندگي شخصي و خصوصي خود نيز ازمهارت هاي ارتباطي استفاده نماييد به همين دليل بعضي از مثال ها در رابطه با مسائل شغلي و بعضي مثال ها در رابطه با زندگي شخصي مطرح شده است.

مهارت هاي ارتباطي چيست ؟

مهارت هاي ارتباطي، مهارت هاي هستند كه به هنگام ارتباط در سطح بين فردي با افراد ديگر به كاربرده مي شوند. به عبارت ديگر، مهارت هاي ارتباطي مهارت هايي است كه فرد بتواند در يك فضا ي باز به گونه اي با ديگران ارتباط برقرار كند كه حقوق، رضايت، تعهدات ونيازهاي خود را به صورت منطقي ارضا كند بدون اينكه به حقوق، رضايت، تعهدات و نيازهاي ديگري لطمه زند. در اين تعريف به ضرورت توجه به حقوق و رضايت طرفين ارتباط تاكيد زيادي شده است.

در تعريف ديگري، مهارت هاي ارتباطي به اين صورت بيان شده است: توانايي تعامل با ديگران در يك زمينه اجتماعي و به صورتي كه مورد پذيرش و قبول اجتماع باشد و از نظر اجتماعي ارزشمند تلقي شود و از نظر هر دو طرف يا يكي از طرفين داراي فايده و مثمر ثمر باشد.

در بعضي از تعاريف بر پيامدهاي ناشي از ارتباطات تاكيد مي شود. ازجمله اين تعريف كه : مهارت هاي ارتباطي موفقيت فرد در دست يابي به پيامدهاي مورد نظرش را در تعاملات اجتماعي افزايش مي دهد. د رواقع در اين تعريف، مهارت هاي ارتباطي را مسيرهايي مي داند كه مي تواند فرد را به اهدافش برساند.

در تعريف ديگري از مهارت هاي ارتباطي به ابعاد متعدد و متفاوتي توجه شده است: براي ماهرانه عمل كردن در زمينه روابط اجتماعي، فرد بايد بتواند هيجان هاي خود و  منظور شخص مقابل را دريابد و د رخصوص نحوه و زمان واكنش به آنها قضاوت پيچيده اي انجام دهد. به اين ترتيب، فرد ماهر نياز دارد تا در ارتباطات اجتماعي خود بتواند فرد مقابل را درك كند، اورا بفهمد و لازمه اين درك و فهم آن است كه خود را جاي ديگري گذاشته و از ديدگاه او به موضوع نگاه كند و همچنين نياز به آن دارد كه بتواند واكنش هاي خود و ديكران را به طور معني داري تلفيق كند.

در هر حال همان طور كه مشاهده مي كنيد تعاريف كاملا متفاوت و متعددي در اين زمينه مطرح شده اند ولي همه آنها در چند موضوع مشتركند كه مهارت هاي اجتماعي: 1- يادگرفتني اند، 2- متشكل از رفتارهاي كلامي وغير كلمي هستند، 3- با قصد، نيت و واكنشها و پاسخ هاي متناسب همراه است 4- مستلزم زمان متناسب و كنترل رفتارهاي خاص مي باشند و6- عوامل زمينه اي شايع و متداول بر رفتارهاي ارتباطي تاثير مي گذارند.

به طور كلي، با توجه به مطالب بالا مي توان تعريفي جامع از مهارت هاي ارتباطي ارائه داد:

فرآيندي كه بدان وسيله فرد، مجموعه اي از رفتارهاي اجتماعي معطوف به هدف، مرتبط با يكديگر، و متناسب با موقعيت انجام مي دهد، رفتارهايي كه ياد گرفته شده وتحت كنترل فرد مي باشند.

 باتوجه به مطالب بالامي توان  گفت برخلاف عده اي كه باور دارند اين مهارت ها و توانمندي ها ذاتي و ژنتيك مي باشند و بعضي از افراد به علت خصوصيات خاصي، داراي اين توان مندي ها مي باشند و عده اي ديگر فاقد اين مهارت ها؛ توانايي برقراري ارتباطات يك مهارت است و مانند هر مهارت ديگري ازطريق آموزش ايجاد شده و در اثر تمرين، تكرار و ممارست تسلط فرد در آن بيشتر مي شود. در واقع ضعف در مهارتهاي ارتباطي يا ناشي از آن است كه فرد رفتار خاصي را ياد نگرفته يا بد يادگرفته است. به اين ترتيب، با آموزشها ي بيشتر و فرصت بيشتر براي تمرين و ممارست چنين ضعف هايي برطرف مي شود.

نكته ديگر آن است كه باز برخلاف تصور عده اي، اين گونه نيست كه عده اي داراي اين مهارت ها و عده اي فاقد اين مهارت ها باشند بلكه هر فردي به طور نسبي از  اين مهارت ها بهره مند است و با آموزش ها ي بيشتر مي توان ميزان تسلط و توانايي خود را افزايش دهد.

 


اشتراک در شبکه های اجتماعی



ارسال دیدگاه