افسردگی دوران بارداری و ابعاد آن

افسردگی دوران بارداری بیماری شایعی است. زنان در دوره حاملگی بیشتر از دوران پس از زایمان مستعد افسردگی اند. درصد نسبتاً زیادی از زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان در دوره بارداری افسرده هم بودند در انگلستان 56%، استرالیا 36% و امریکا 39 % . میزان اختلال افسردگی اساس، افسردگی خفیف، و همآیندی افسردگی و اضطراب در یک نمونه زنان بارداری سنگاپوری به ترتیب 11%، 7%، و 5% گزارش شد. میزان افسردگی اساسی در بارداری های پرخطر بیشتر از سایر بارداری ها بود (11% در مقابل 3/4%) .

 در پژوهش فرزد و همکاران گزارش دادند حدود 55% زنان بعد از زایمان دچار علایم زودرس افسردگی می شوند که در زایمان به روش سزارین این میزان بسیار بیشتر است. در مروری بر پژوهش های انجام شده در مورد افسردگی زنان باردار این میزان 12% گزارش شد.

افسردگی دوران بارداری بر سلامت مادر و نوزاد تاثیر زیادی می گذارد از جمله خطر خودکشی مادر اختلال در رشد شناختی کودک ، تاثیر بر دلبستگی مادر و نوزاد ، خطر نارس بودن نوزاد و وزن کم هنگام تولد و همچنین خطر مرگ نوزاد. نکته بسیار مهم آن که افسردگی دوران بارداری، یکی از مهم ترین متغیرهای پیش بین افسردگی  پس از زایمان است (19-13). پژوهشی در ایران نشان داد دو عامل مهم پیش بین کننده افسردگی پس از زایمان عبارت اند از: سابقه افسردگی قبلی و افسردگی در دوران بارداری.

افسردگی دوران بارداری و ابعاد آن

حمایت اجتماعی نقش مهمی در بهداشت روانی بارداری و کیفیت ازدواج و محیط خانواده دارد (27-21).

عوامل خطر روانی- اجتماعی در دوران بارداری احتمال خطر افسردگی پس از زایمان را افزایش می دهند از جمله عواملی مانند ضعف یا فقدان حمایت اجتماعی، استرس های زندگی، بیماری های روان پزشکی و سابقه بدرفتاری و آزار در دوران کودکی و ضعف عزت نفس. دلیل اهمیت متغیرهای روانی-اجتماعی به علت اثر کاهنده آنها بر استرس است.  زیرا، دوران بارداری دوره تغییر است. 90% زنان باردار دچار استرس های متوسطی اند که نیمی از این استرس ها با علایم  جسمی بارداری مرتبط است . یکی از عواملی که می تواند اثر کاهنده استرس داشته باشد و به شدت با افسردگی دوران بارداری ارتباط دارد، حمایت اجتماعی است. منطور از حمایت اجتماعی میزان احترام، احساس تعلق، عشق و محبتی است که فرد از دیگران دریافت می کند. حمایت اجتماعی نقش مهمی در بهداشت رونی بارداری و کیفیت ازدواج و محیط خانواده دارد.

 

کیفیت ازدواج

کیفیت ازدواج یکی از متغیرهایی است که با افسردگی همبستگی دارد. تعاملات و تعارضات اجتماعی می تواند راه انداز افسردگی باشد. برای بسیاری از برزگسالان، ازدواج مهم ترین رابطه اجتماعی است. ارتباط بین کیفیت ازدواج و افسردگی در مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه افسردگی و نارضایتی از ازدواج، گزارش شد این همبستگی در زنان 42/0- و در مردان 37/0- است. پژوهشی در چین نشان داد نارضایتی از ازدواج، نارضایتی از ارتباط با خانواده، افسردگی دوران بارداری و شخصیت مستعد اضطراب مهم ترین پیش بین کننده های افسردگی پس از زایمان بودند. مطالعات دیگری که در آسیای شرقی در زمینه عوامل خطر افسردگی دوران بارداری انجام شد هم نتایج همسو و مشابه جوامع غربی ارائه داد: سن پایین، مصرف سیگار، سواد و تحصیلات کمتر، بی کاری و از دسته عوامل روان شناختی: حمایت ضعیف همسر و حمایت خانوادگی ضعیف.  پژوهشی در ترکیه نشان داد بین کیفیت ضعیف ارتباط با اعضای خانواده در سه ماه سوم بارداری و افسردگی همبستگی وجود دارد.

هادی زاده و همکاران نیز بین افسردگی پس از زایمان و کیفیت رابطه زناشویی همبستگی منفی معنی داری به دست آوردند.  همچنین آقاپور و همکاران در مطالعه خود در زمینه حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی با افسردگی پس از زایمان گزارش دادند 52% واریانس افسردگی پس از زایمان توسط سازگاری زناشویی و حمایت اجتماعی تبین می شود.

نتیجه گیری

درمان افسردگی دوران بارداری ضروری است چه این افسردگی به حد یک اختلال باشد چه تحت بالینی و چه شدید یا خفیف. فهم افسردگی دوران بارداری در طراحی درمان و برنامه ریزی بر اساس ویژگی های هر فرد ضروری است.


اشتراک در شبکه های اجتماعی



ارسال دیدگاه